خلاصه کتاب The Coaching Habit
عادت مربیگری سؤالات، نگرشها و عادات مورد نیاز مدیرانی را که میخواهند در ایجاد انگیزه برای خودپایدار شدن تیمشان عالی باشند، تشریح میکند.
آیا تا به حال مربی داشته اید؟ همه ما فوتبال یا بسکتبال بازی نکردیم، اما هر کدام از ما در طول زندگی خود مربیان خوبی داشته ایم. چه یک معلم پیانو، مدیر، یا فقط یک دوست محله، فکر کردن به افرادی که به رشد ما کمک کردند آسان است. این رهبران به ما یاد دادند که چگونه در کارمان موفق شویم، اما همچنین به ما انگیزه دادند که همیشه بهترین باشیم.
متأسفانه، بسیاری از مکانهای کار و مدارس فاقد مربیان و رهبران لازم هستند که همه ما برای موفقیت به آنها نیاز داریم. ممکن است فقط یک یا دو فرد منحصر به فرد را به یاد بیاوریم که کاتالیزور موفقیت ما بودند. این بدان معناست که اکثر مدیران در هدایت اعضای تیم خود به جلو موثر نیستند.
اینجاست که عادت مربیگری: کمتر بگویید، بیشتر بخواهید و برای همیشه راه را تغییر دهید. نویسنده مایکل بانگای استینر توصیههای ساده و در عین حال کاربردی برای کمک به هر رهبر برای تبدیل شدن به یک مربی الهامبخش میدهد. اگرچه نکاتی که این کتاب ارائه می دهد ممکن است اصلاحات جزئی درسی به نظر برسد، مزایای بالقوه برای افراد و تیم ها بسیار زیاد است.
در اینجا 3 درس بزرگی که این کتاب آموزش می دهد آورده شده است:
- توانمندسازی یک تیم از طریق مربیگری، انواع مشکلات را در محل کار برطرف می کند.
- هنگام تعامل با اعضای تیم خود از سؤالات مؤثرتری استفاده کنید تا به پیشرفت آنها کمک کنید.
- نحوه پرسیدن سؤالات از کارمندان به همان اندازه برای موفقیت آنها حیاتی است.
بیایید کشف کنیم که چگونه با ایجاد تغییرات ساده در نحوه پرسیدن افراد، افراد را توانمند کنیم!
درس 1: شما می توانید با یادگیری تمرین عادت مربیگری، غلبه بر مشکلات ناشی از گلوگاه را شکست دهید.
اگر یک مدیر یا رهبر از هر نوعی هستید، احتمالاً احساس می کنید زیر همه مسئولیت های خود مدفون شده اید. احساس می کنید بین جلسات و کارمندان در حال دویدن هستید. چک کردن ایمیلها بین مسئولیتها یک امر ضروری است، فقط برای سرپا ماندن. همه کارکنان شما هر زمان که تیم نیاز به تصمیم گیری داشته باشد به سراغ شما می آیند. شما مسیر آسان انتخاب را خودتان ادامه می دهید، نه اینکه کارمندان خود را توانمند کنید.
به عنوان یک مدیر، شما زمان یا دانش کافی برای آموزش آنها برای خودکفایی ندارید. شما تبدیل به گلوگاهی میشوید که همه پروژهها و تصمیمها باید از آن عبور کنند و در همه آنها غرق میشوید.
تغییر از طریق ایجاد یک عادت مربیگری امکان پذیر است. از برنامه بازبینی هفتگی سفت و سخت استفاده نکنید. در عوض، از تنظیمات غیررسمی برای مربیگری کارکنان خود فقط برای ده دقیقه در روز استفاده کنید. شما باید همیشه در حالت مربیگری باشید تا فرصتهایی را برای آموزش تیم خود ببینید.
وقتی شما به عنوان یک مربی هر روز رهبری می کنید، کارمندان شما خودکفاتر می شوند. با گذشت زمان، با ادامه این عادت، دیگر استرس ناشی از گلوگاه بودن را احساس نخواهید کرد. الگوهای یک عادت مربیگری به شما و تیمتان کمک می کند تا دوباره به هم متصل شوید و اولویت بندی کنید. فقط موضوع یادگیری نحوه پرسیدن سؤالات درست است که موضوع درس بعدی ما است!
درس 2: برای اینکه افراد تیم خود را به جلو ببرید، یاد بگیرید که چگونه سؤالات درست بپرسید.
ممکن است در حال حاضر سعی داشته باشید در دفتر خود تدریس کنید، و این خوب است. متأسفانه، احتمالاً طعمه برخی از تلههای آسانی میشوید که باعث میشود صحبت کنید و نیازهای کارمندانتان شنیده نشود. ایجاد یک عادت مربیگری به سادگی استفاده از سؤالات زیر است:
- چه چیزی در ذهن شماست؟
- و دیگر چه؟
- چالش واقعی اینجا چیست؟
- چه چیزی می خواهید؟
- چگونه می توانم به شما کمک کنم؟
- اگر به این «بله» میگویید، به چه چیزی «نه» میگویید؟
- چه چیزی برای شما مفیدتر بود؟
هنگام شروع بیشتر جلسات کوچینگ می خواهید با دو سوال اول شروع کنید. اگر کارمند شما خارج از موضوع است یا شما در حال گم شدن هستید، از آنها بپرسید "چالش واقعی اینجا چیست؟" یا "چه می خواهی؟" برای تمرکز مجدد گفتگو
برای کارمندی که فقط از یک موقعیت شکایت می کند، سعی کنید از «چگونه می توانم به شما کمک کنم؟» استفاده کنید. انجام این کار به آنها کمک می کند تا احساس کنند که نیازهایشان برآورده شده است و آنها را دوباره بر روی راه حلی برای مشکل متمرکز کنند.
وقتی مشکل این است که چه تصمیمی بگیرید، میتوانید بپرسید «اگر به این «بله» میگویید، به چه چیزی «نه» میگویید؟
و در نهایت، هنگام پایان دادن به یک جلسه کوچینگ، از «چه چیزی برای شما مفیدتر بود؟» استفاده کنید. برای کمک به فرد در تفکر در مورد آنچه که آموخته است و در حرکت رو به جلو تغییر خواهد کرد.
به یاد داشته باشید که صرف نظر از سؤال، کلید مربیگری مؤثر در گوش دادن است.
درس 3: پرسیدن سوالات خوب به روش صحیح برای ایجاد انگیزه در تیم شما حیاتی است.
بنابراین اکنون که می دانید چه چیزی را باید بپرسید، قدم بعدی این است که یاد بگیرید چگونه آن را بپرسید تا کارمندان شما پاسخ مثبت دهند. انجام این کار به روش اشتباه می تواند باعث شود افراد احساس بازجویی یا ناراحتی کنند.
اولین قدم این است که به کارمندان خود اجازه دهید تنها با پرسیدن یک سوال در هر زمان آرامش داشته باشند. درست رسیدن به سوال اول، باعث صرفه جویی در زمان می شود و اهداف شما را روشن می کند.
همیشه به جای «چرا» سؤالات «چه» بپرسید. کند و کاو برای دلایلی که مردم احساس می کنند چگونه انجام می دهند می تواند باعث شود آنها احساس کنند که باید از خود دفاع کنند.
سؤالات نظری نپرسید، مانند سؤالاتی که با "آیا در نظر گرفتید ...؟" یا "آیا در مورد ... فکر کرده اید؟" با چنین سؤالی، شما در نهایت به ارائه توصیه هایی مبدل به یک سؤال می پردازید. و مربیگری بیشتر به گوش دادن است تا توصیه کردن.
مهمتر از همه، مهارت های خوب گوش دادن را تمرین کنید. سکوت ممکن است برای شما ناراحت کننده باشد، اما تنها چیزی است که کارمند شما باید از طریق افکار خود فکر کند. هنگامی که آنها صحبت می کنند، مطمئن شوید که سر تکان می دهید یا خلاصه می کنید تا درک خود را نشان دهید. در صورت لزوم، با پرسیدن سؤالات بعدی، برای بیان مراقبت خود از پیشرفت آنها، کمی عمیق تر شوید.
بررسی عادت مربیگری
من واقعا از عادت مربیگری لذت بردم! این توصیه بیشتر برای یک مدیر است تا کسی که خودش به دنبال مربی شدن است، اما همچنان به هر کسی که بخواهد مربی شود کمک خواهد کرد. من معتقدم که هر مربی یا رهبر می تواند نکاتی را که این کتاب می دهد اجرا کند و نتایج را در همان روز ببیند!